سالروز تولدم .

 امروز بیستمین سالروز تولد عمر زنده گانی ام را در این کره خاکی میگزرانم و پاه نهاده ام ، جهان اطرافم را سیاه تر از رحم مادر یافتم و این آغازی بود برای دردی جاودانه . لاجرم به زنده بودن خود گرفتم. یکسال دیگر به عمرم اضافه شد و امروز آغاز سالدیگری از زندگی من است ، در این یکسالی که به طول عمرم اضافه شد .نمیدانم ! چی کردم ، چی را بدست آوردم و چی را از دست دادم ؟ بعضی از این سوال را میتوانم پاسخ دهم اما بخش دیگر به عهده کسانی است که من با آنها برخورد داشته ام . سال جالبی بود درسفر ها رفتم با آدمهای تازه و افکار تازه آشنا شدم . گاهی بعضیها خسته ام کردند و گاهی من بعضیها را خسته کردم . مهربانی بعضیها تحسینم را بر انگیخت و خصومت بعضی دیگر متعجبم کرد گاهی اشک ریختم و گاهی خندیدم ، گاهی دلم به درد آمد، تنهای را درمیان جمع تجربه کردم . صبا را به جستجوی معنای دوستی فرستادم ، تا در این کره خاکی تنها نباشم . دانستم که گرامی ترین دوستان کسی است که چیزی از من نکاهد ، زیرا که هیچ کس ذره ای به دیگر نمی افزاد. این زندگی چقدر گذرا ، دینامیک و پویاست و چقدر زود میگذرد .
پ.ن : از همه دوستانم که سالروز تولدم را بصورت خصوصی و چی به شکل عمومی ویا برایم پیام تبریکی فرستادن از عمق دل ممنونم و سپاسگزار .



نظرات

پست‌های پرطرفدار