طعم تلخ سهل اینگاری


طعم تلخ سهل اینگاری وبی اعتنایی انروز را امروز میچشم و بهای چنان سنگین را می پردازم، که از پرداختن ان عاجزم و چنان درخود می پیچم که اعماق وجودم در امان نیست و حس عجیب و غیر قابل توصف دارم ،که نمیتوانم در اینجا بنویسم . هرچند گاهی از کوچک شمردن بعضی مسایل که عواقل جنجال بر انگیز را درپی دارد دچار میشودم آن وقت برای خویش بهانه میتراشیم و میگویم این مشکلات منافع رسیدن ما شد .
اما گاهی وقت نرسیدن ها انگیزه بهتری برای رسیدن است و چیزی که اسان بدست میاید و اسان از دست میرود و هر چیزی به سختی ها بدست میآید به اسانی از دست نمیرود و روز های سخت و طاقت فرسا که برای داشتن ،نه داشته هایم کوشیده ام و افکارم را بالای دغدغه های داشتن متمرکز کرده بودم از هدف اصلی اندکی بازمنده ام ، هرچند مشکل اساسی من نداشتن است ، نداشتن که از همه چیز وا ام گذشته و مسولیت سنگین را بر شنانه خویش حمل می نمایم و میخواهم این نداشتن های خویش مهیا نماییم اما در وضیعت فعلی برایم ممکن نیست حداقل زمان لازم است تا این شرایط برایم محقق شود . شرایط دشوار که دارم به وعده سر خرمن خود را دل خوش نمایم . اما از اینده چیزی نمیدانم که حاصل اش برایم چی خواهد بود . به این باور رسیدم که سهل اینگاری دیروزم حاصل امروزم است که نتایجی خوبی در پی نداشت و به این نتجه رسیدم استفاده از در دست داشته امروز و عنمت شرمندن زمان حال که در اختیار داری که بتوانم بدرستی از ان استفاده نماییم بهتراست که منتظر وعده سر خرمن باشیم . از شرایط حال که در اختیار داریم استفاده مثمر برده و در انتظار اینده هم نباشیم یقنا که حاصل دسترنج اینده ات یکی از خوبترین و بهترین ها خواهد بود .
شاید بعضی شکست ها را از سهل اینگاری خود مرتکب میشویم همان پیروزی و موفقیت باشید برای ان کوشیده ایم و حال این نویشته را بخاطر یاد اوری کردم که تا بتوانم تجارب گذشته خویش را بفراموشی نسپارم . از شکست گذشته عبرتی برای اینده داشته باشیم و با جدیت تصمیم و انگیزه رسیدن به اهداف معین ویا از قبل تعین شده را برای رسیدن آن برنامه ریزی نمایم .
بدرود
محمدحسین "شریفی " 
غزنی .

نظرات

پست‌های پرطرفدار